Web Analytics Made Easy - Statcounter

یسنا خوشفکر از پژوهشگران و مدرسان حوزه موسیقی در یادداشتی، به بیان نقظه نظرات خود درباره برخی ابهامات و شبهات مطرح شده درباره سرود «ای ایران» در رسانه‌های بیگانه پرداخت.

در این یادداشت با عنوان «سرود‌ای ایران چرا سروده شد؟» آمده است:

بی گمان پرآوازه‌ترین، محبوب‌ترین و تاثیر گذارترین سرود میهنی، سرود ملی «ای ایران» ساخته روح الله خالقی با شعر حسین گل گلاب است که رقیبی در این عرصه برای چنین اثر ماندگاری نمی‌توان یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این سرود برای نخستین بار در سال ۱۳۲۳ هم زمان با اشغال ایران از سوی روس و انگلیس و آمریکا که خود را متفقین می‌نامیدند در سالن سینما تهران (خیابان اسلامبول) به سرپرستی روح الله خالقی که در آن زمان جوانی ۲۸ ساله بود، اجرا شد. (در کتاب «سرگذشت موسیقی ایران» رویه ۶۲۰ و ۶۲۱، نشر ماهور)

روح الله خالقی پس از شرح قطعاتی که در آن کنسرت اجرا شد، هنگامی که به سرود‌ای ایران می‌رسد درباره علت اصلی ساخت این سرود می‌نویسد:

«علت حقیقی این بود که در آن ایام کشور ما را قوای روس و انگلیس اشغال کرده بودند و آمریکایی‌ها هم بنا بر ضرب‌المثل قدیم ایرانی که «هیچ دویی بی سه نیست» مهمان ناخوانده شدند و در هیچ مجمعی تظاهرات ملی نمی‌شد. اما آهنگ و شعر این سرود احساسات ملی را سخت برانگیخت و مخصوصاً در مقابل خارجیان که در آن مجلس زیاد بودند، از طرف ایرانیان تظاهرات بیشتری شد و اولین ضربه‌ای بود که غیر مستقیم بر پیکر قشون خارجی زده شد.

درست مثل اینکه می‌گفتند: هر چند ایرانی مهمان‌نواز است، ولی پذیرایی میزبان به پایان رسیده است، ولی گوش آن‌ها به این سخنان آشنا نبود و تازه جایشان را گرم کرده بودند. پس از پایان کنسرت رفتند، ولی از ایران نرفتند. سال‌ها ماندند تا دسته اول را بیرون کردند و دسته دوم هم جای خود را به نفوذ دسته سوم داد که هنوز باقی است و ما را به خاک سیاه نشانده‌اند. ظاهرش این است که به ما کمک می‌کنند. اما وقتی خوب دقت کنیم ما را آلت دست کرده‌اند و جز منافع خود نمی‌خواهند. آری، این رسمی است که همیشه در دنیا بوده و خواهد بود. ملت ضعیف باید رام و فرمانبردار ملل قوی باشد. مانده‌اند که به ما یاد بدهند حکومت دموکراسی چیست! اما برای خود و ملت خود دموکراتند نه برای ما که عروسکان این خیمه شب بازی سیاستیم …اکنون که این سطور را می‌نویسم ۱۲ سال از آن تاریخ می‌گذرد، نوای آن را از رادیو می‌شنوید. چه قبل و چه بعد از آن سرود‌های دیگری هم ساخته‌ام، ولی هیچکدام آن اثر را نداشته است. زیرا موقع برای پیدایش چنین سرودی مناسب بوده است و آهنگی مطبوع واقع می‌شود که در موقع مناسب و با شرایط موافق از طبع جاری شود که قشون خارجی در کوچه‌ها با کبر و نخوت می‌گذشتند.

آزادی و استقلال واقعی از دست رفته بود. سربازان آمریکایی در خیابان‌ها از زور مستی و خوشی تلوتلو می‌خوردند ملت فقیر ایران انگشت تحیر به لب گرفته بودند و مردم متمدن غرب را می‌نگریستند. نوکران اجنبی پرست هم به نام وکیل و وزیر بر این صحنه می‌خندیدند و خم به ابرو نمی‌آوردند و کام خود را شیرین می‌ساختند. راستی این بساط را که گسترد؟ همان‌ها که بیست سال ملت را غافل نگاهداشتند و حالا آمده‌اند و می‌گویند که دیکتاتور‌ها و فاشیست‌ها باید بروند و نور دموکراسی و آزادی دنیا را روشن کند. راستی هم که روشن کرد! چه نوری! شاید من کورم، وگرنه می‌دیدم»

در اینجا منظور استاد خالقی از دسته اول روس‌ها و دوم انگلیس‌ها هستند که جای خود را به دسته سوم یعنی آمریکایی‌ها داده بودند!

دکتر حسین گل گلاب هم در یکی از نشریات آن زمان درباره چگونگی ساخت سرود «ای ایران» که در پاورقی همان رویه ۶۲۱ کتاب سرگذشت موسیقی آمده، می‌گوید: «هنگامی که سربازان روسی و انگلیسی و آمریکایی ایران را اشغال کرده بودند، در سال ۱۳۲۳ یک روز او از خیابان هدایت (سعدی شمالی) رد می‌شده است و ملاحظه می‌کند که یک سرباز آمریکایی مشغول کتک زدن یک بقال ایرانی است. دکترگل گلاب خیلی عصبانی و ناراحت می‌شود. انجمن موسیقی ملی در همان خیابان هدایت (محله، ولی آباد) بود که گل گلاب هم به قصد رفتن به آنجا از آن خیابان رد می‌شد. […]او می‌گوید: «وقتی به انجمن رسیدم، خالقی مرا دید و گفت: چرا ناراحتی؟ قضیه کتک خوردن بقال را از سرباز آمریکایی بازگو کردن. خالقی هم خیلی متاثر شد. این انگیزه‌ای شد که آهنگی بسازد و من شعرش را تهیه کنم.»

در نتیجه و برپایه اسناد و شواهد ارائه شده، انگیزه ساخت سرود ملی «ای ایران» توسط آفرینندگان آن مشخص شده است؛ بنابراین هر که بخواهد وارونه گویی کند، بر اساس این مدارک و شواهد پذیرفتی نیست چراکه خالقان اثر در کتاب و گفتگو‌های خود هدف از ساخت این سرود را بازگو کرده‌اند.

چندی پیش که این بخش از کتاب استاد روح الله خالقی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر نمودم پیام‌هایی دریافت کردم مبنی بر اینکه «روایت گلنوش خالقی مخالف نظر شماست»؟! از پیام‌ها بسیار شگفت زده شدم، زیرا بنده نظری در این مورد ابراز نکرده بودم و تنها روایت حضرت استاد را از کتابشان نشر کردم؛ و دیگر اینکه در برابر سخن خالق اثر، طبیعی است که روایت دختر ایشان نمی‌تواند قابل استناد باشد.

پس از بررسی متوجه شدم سرمنشا خبر «بی بی سی فارسی است!. از این روی دریافتم که تاثیر پروپاگاندای این رسانه انگلیسی سبب شده حقیقت ساخت این سرود تاریخی کمرنگ شود و عده‌ای که به منابع درست رجوع نمی‌کنند فریب خورده و گمان کنند آنچه بی بی سی فارسی روایت می‌کند علت اصلی ساخت سرود‌ای ایران است!

نویسنده گزارش در مقدمه می‌نویسند: مشهورترین اثر روح الله خالقی در میان ایرانیان سرود «ای ایران» است. درباره این سرود که در سال ۱۳۲۴ آفریده شده، داستان‌های ساختگی گوناگونی مطرح شده که از واقعیت به دورند.

گلنوش خالقی موسیقیدان و دختر مرحوم روح الله خالقی، به بی بی سی فارسی می‌گوید: دلیل شکل گرفتن این سرود بحثی بود که بین پدرم و یکی از همکاراش، لطف الله مفخم پایان، درگرفته بود. مفخم معتقد بود هر یک از مایه‌های موسیقی ایرانی فضایی دارند که آهنگسازی در آن‌ها موجب می‌شود اثر هم همان فضا را منعکس کند. برای مثال، «دشتی» به عنوان مایه‌ای غمگین شناخته شده است در نتیجه اگر اثری در این مایه ساخته شود آن اثر هم الزاماً فضایی غمگین خواهد داشت. پدرم، اما این موضوع را رد می‌کرد. او معتقد بود فضای اثر متکی به توانایی آهنگساز و ایده‌های موسیقایی اوست و برای اثبات نظرش، سرود «ای ایران» را که فضایی حماسی دارد در دشتی آفرید. کمی بعد هم از حسین گل گلاب درخواست کرد تا شعر سرود را بسراید.

در اینجا چند نکته قابل تامل است...

نخست آنکه هر کسی که به ردیف و طبیعت موسیقی ایران آگاهی داشته باشد می‌داند که دستگاه‌ها و از جمله شور و مشتقات آن مانند مایه دشتی، این قابلیت را دارند که در آن‌ها هم نغمه غمگین و هم شاد ساخته شود. در استان گیلان آواز دشتی موسیقی غالب است، اما افزون بر نوا‌های سوگ و لالایی … همه آهنگ‌های شاد در جشن‌ها و عروسی ها‌ی آن منطقه در فواصل دشتی ساخته و نواخته می‌شود. همچنین دستگاه ماهور که شاد‌ترین دستگاه موسیقی ایرانی است و شنیدن آن در بامدادان و آغاز روز برای ایجاد سرخوشی و نشاط، توصیه می‌شود نوای خاص استان لرستان است که مردم آن منطقه در غم و شادی و سوگ و حماسه، در فواصل ماهور نغمه پردازی می‌کنند.

در خنیای سنتی نیز خنیاگران ایران، به دلیل گستردگی و ماهیت انعطاف پذیر دستگاه‌های ایرانی، آثاری جاودان در عشق و عرفان و جشن شادی و اندوه و حماسه آفریده‌اند. حال چگونه آقای مفخم پایان که ردیف و دستگاه‌ها را می‌شناخته و شاگرد صبا بوده این مطلب را نمی‌دانسته؟ احتمالاً ایشان در رابطه با آهنگ حماسی نظری متفاوت داشته است نه آهنگ‌های شاد؛ و دیگر اینکه استاد روح الله خالقی پیشتر با توجه به شرایط سیاسی آن زمان و اتفاقی که حسین گل گلاب شاهد آن بوده، تصمیم به ساخت سرودی برای ایران را داشته است و برای آنکه به گفته گلنوش خالقی در بحث با مفخم پایان ثابت کند اگر چه فواصل مایه دشتی غمگین است، اما آهنگساز استاد، می‌تواند در همین فواصل نیز آهنگی حماسی بیافریند، سرودی را که از پیش تصمیم به ساخت آن داشت، در مایه دشتی ساخته است نه اینکه پس از بحث با مفخم پایان ناگهان تصمیم به ساخت این اثر گرفته باشد!

هنر بیان کننده بخشی از تاریخ یک سرزمین است، هنرمند واقعی با نگاه ژرف خود رویداد‌های اجتماعی -سیاسی یک ملت را با هنرش روایت می‌کند. هر چه نگاه عمیق‌تر باشد اثر نیز ماندگارتر خواهد بود. سرودی مانند «ای ایران» که می‌تواند به یکپارچگی و انسجام ملی کمک کند و ایرانیان را با هر اندیشه و اختلاف سیاسی و هر سلیقه‌ای در موسیقی، یک دل و هم صدا کرده و به گونه‌ای زیر یک درفش قرار دهد، و همچنین اقبال و جایگاه این سرود تاریخی در بین اقشار مردم ایران نیز در مرتبه‌ای قرار دارد که به راستی تافته‌ای جدا بافته است و هیچ سرود دیگری را با آن یارای هماوردی نیست. آیا ممکن است انگیزه اصلی ساخت چنین اثر ماندگاری در بحث و جدل بر سر غمگین یا شاد بودن یک مقام موسیقی باشد؟

نکته دیگر اینکه نویسنده در مقدمه تلاش دارد با بکارگیری واژگانی مانند «داستان» و «ساختگی» و اینکه «از واقعیت بدور است»!. «ذهن مخاطب را با ترفند رسانه‌ای مهندسی کرده و علت ساخت سرود «ای ایران» را باید موضوع اشغال کشور درجنگ دوم توسط قوای انگلیس و روس و آمریکا را از ذهن خواننده دور کند و در مرحله دوم نیز مصاحبه گلنوش خالقی دختر روح الله خالقی را سندی نهایی درباره انگیزه ساخت سرود قلمداد کرده و علت اصلی را از سوی موسیقیدان بزرگ روح‌الله خالقی اثبات حرفش به لطف الله مفخم پایان جلوه داده و به زعم خود پرونده این بحث را مختومه اعلام کند.

بی شک رسانه‌ای مانند بی بی سی فارسی که تاسیس آن به چند ماه پیش از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران توسط قوای متفقین بازمی گردد، از گذشته تا به امروز همواره در راستای منافع هیئت حاکمه انگلیس فعالیت داشته است و وارونه جلوه دادن تاریخچه سرود‌ای ایران افزون بر اینکه اساساً هر آنچه که سبب اتحاد مردم ایران شود از سوی این رسانه مورد هدف قرار می‌گیرد، در جهت سیاست تنفر زدایی از انگلیس در بین مردم ایران است که در این نوشتار کاملاً این سیاست اعمال شده تا مردم ایران گمان نکنند انگیزه ساخت سرود‌ای ایران اشغال متفقین و در راس آن‌ها انگلیس‌ها بوده است!

با یک جستجوی ساده در منابع تاریخ جنگ دوم، می‌توان به چگونگی کشیده شدن پای ایران به این معرکه و استفاده از جغرافیای ایران به عنوان پل پیروزی و اولین حمله و شبیخون ناجوانمردانه از سوی نیروی‌های متجاوز انگلیس به نیروی دریایی ایران و شهادت دلاور مردی، چون «ناخدا بایندر» و ایجاد قحطی و کشتار مردم ایران توسط انگلیس و روس و به قول استاد روح الله خالقی دسته سوم یعنی آمریکایی‌ها پی برد.

حافظه ملت ایران آنقدر ضعیف نیست که رسانه ملکه گمان کند اگر انگلیس در برخی از کشور‌های آفریقایی با نفوذ در کتب درسی توانسته گذشته استعماری خود را تا اندازه زیادی از ذهن مردم آن مناطق پاک کند، در ایران نیز می‌تواند به کمک تبلیغات گسترده رسانه‌های لندن، چهره سیاه انگلیس را پشت روسیه و شوروی آن زمان پنهان کند و اینگونه جلوه دهد که بیگناه یا کم گناه بوده!

بی تردید خاطره تلخ اشغال ایران در جنگ اول و دوم به وسیله انگلیس و روس هرگز از ناخودآگاه ذهن ملت ایران پاک نخواهد شد؛ و نکته پایانی اینکه مدتهاست بی بی سی و اساساً رسانه‌های لندن نشین، به عناوین مختلف پا در کفش موسیقی ایران کرده‌اند و تلاش دارند تا با برنامه‌های سطحی و قهرمان سازی‌های دروغین افکار را جهت دهی و به هنگام از آن ابزار‌ها به سود خود بهره برداری کنند، اما غافل از اینکه اهالی آگاه، هوشیار و دلسوز موسیقی و فرهنگ ایران این اجازه را به آن‌ها نخواهند داد

در این نوشتار درباره چرایی ساخت سرود جاودانه «ای ایران» اسناد و مدارک کافی از آفرینندگان این شاهکار هنری آوردیم که جای شبهه‌ای برای دوست و دشمن باقی نمی‌گذارد.

منبع: مهر

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: سرود ای ایران بی بی سی فارسی روح الله خالقی بی بی سی فارسی سرود ای ایران موسیقی ایران حسین گل گلاب گلنوش خالقی مفخم پایان مردم ایران ساخت سرود آن زمان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۵۷۳۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران | وقتی او در مورد پایان رابطه عاطفی خود حرف می‌زند...

به گزارش همشهری آنلاین، ‌با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سوال کنید که علت علاقه‌شان به این هنرمند چیست؟ احتمالا پاسخ دهند که چون می‌توانند با ترانه‌های او همزاد پنداری کنند و به راحتی خود را به عنوان راوی ترانه‌هایش تصور کنند اما در کنار این ویژگی نمی‌توان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمی‌کند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پست‌های طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراک‌گذاری آن پست‌ها.

اما چرا امروز از تیلور سوئیفت می‌نویسیم؟ در هفته‌های اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند می‌گفت.

در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرم‌های موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.

اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تک‌آهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخش‌شده در یک روز را ثبت کرد.

سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخش‌شده‌ترین آلبوم در یک روز و پخش‌شده‌ترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرم‌های پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریم‌های روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطب‌ترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.

اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده می‌شود؟

پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمی‌توان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاه‌های نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبوم‌های قبلی‌اش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.

در ادامه اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.

عکس | تیلور سوئیفت شخصیت سال تایم ٢٠٢٣ شد

موسیقی سوئیفت

توبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، می‌گوید: «نمی‌توانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگ‌هایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگ‌هایی که تیلور می‌نویسد، فوق‌العاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبوم‌های متوالی این کار را انجام می‌دهد.»

درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، می‌گوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او می‌داند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگ‌های او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و می‌توانم به آهنگ‌های او، حتی آهنگ‌هایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آنها ارتباط برقرار کنم.»

همه کاره بودن او

سوئیفت به طرز ماهرانه‌ای ژانرهای مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفه‌ای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ می‌گویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.

سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیه‌کنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.

در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود اما در آلبوم از سازهای بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگ‌ها حفظ کرد. سوئیفت اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بی‌سابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.

البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگی‌های بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال می‌کردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستان‌سرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.

هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.

نوبیل درباره این اقدام می‌گوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش می‌کنند اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»

هوش تجاری سوئیفت

کونیگزبرگ می‌گوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمی‌شود، بلکه در مورد تجارت است و مهارت‌های تجاری تیلور شگفت‌انگیز است».

درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکت‌های استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العاده‌ای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینماها رفت، «پرفروش‌ترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.

همچنین بازاریابی رسانه‌های اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی می‌نشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانه‌های اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.

حرکت درخشان سوئیفت

از اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبوم‌های اولیه‌اش به طور گسترده‌ای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد می‌شود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبط‌های تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافی‌جویانه بی‌سابقه، سوئیفت آلبوم‌های خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبط‌های جدید به دست آورد.

در حالی که سوئیفت خاطرنشان می‌کند که همه این‌ها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبوم‌های تازه ضبط‌شده بسیار محبوب بوده‌ و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.

آینده نگری او

نوبیل می‌گوید سوئیفت درک ذاتی از خواسته‌های مخاطبانش دارد و این توانایی می‌تواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتی‌ها می‌داند:

۱۹۸۹

زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگ‌های زد و کالوین هریس با آهنگ‌های پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل می‌گوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آنها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده می‌کرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال می‌کند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.

شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰

نوبیل می‌گوید در طول قرنطینه همه‌گیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانرهای جدید برای کار روی آلبوم‌ها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.

کونیگزبرگ می‌گوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکس‌کننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»

فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروش‌ترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح می‌دهد، این موفقیت تصادفی نبود.

او ادامه می‌دهد: «طرفداران با این آهنگ‌ها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش می‌کردند؛ آهنگ‌هایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانه‌ها و درختان صحبت می‌کردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»

تور era

نوبیل می‌گوید دو نیروی فرهنگی را می‌توان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانه‌های اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربه‌های جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با ده‌ها هزار نفر دیگر که آنها نیز با آهنگ‌های تیلور سوئیفت بزرگ شده‌اند، بسیار عمیق‌تر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه می‌گوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».

آیا می توان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟

خیر.

نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آنها در زمان‌های دیگری انجام می‌داد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمی‌شد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر می شد، تأثیر مشابهی نداشت. این‌گونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن می‌شوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شده‌اند، ترکیب نادری است.

بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.

وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت می کند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت می‌کند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت می‌کند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه می‌شود. دلیل اینکه می‌توانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاه‌پوست است و نژاد دارد.

البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی می‌مانند و نمی‌توان به هیچ وجه او را بزرگ‌ترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.

آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیت‌های برتر و موفقیت افسون‌کننده که بر درخشش او به‌ عنوان یک تاجر تأکید می‌کند و به‌طور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت می‌کند.

کد خبر 848295 منبع: ایسنا برچسب‌ها موسیقی ایرانی خبر مهم موسیقی - چهره - ساز - آلبوم - اجرا

دیگر خبرها

  • خواننده اصلی یکی از عاشقانه‌ترین ترانه‌های ایران پیدا شد + فیلم
  • تجلیل از مقام معلم در اجرای دوقلوی آواز ایران در اصفهان
  • یادمان دهمین سالروز کوچ قلندر موسیقی ایران در گرگان برگزار شد
  • راهیابی ۲۵ گروه سرود فجر به مرحله نهایی
  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!
  • پوست موز زیر پای بی‌بی‌سی
  • چرا گزارش بی‌بی‌سی درباره نیکا شاکرمی جعلی است؟
  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم
  • پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران
  • پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران | وقتی او در مورد پایان رابطه عاطفی خود حرف می‌زند...